دونات پزون
امروز خرید داشتم و روزه هم نبودم
حاضر شدیم و رفتیم بیرون . اول برای مامان فهیمه و دایی میلاد که روزه بودند آش گندم بردیم و بعدشم که دیدیم هیشکی آقا پسر گلمون رو نگه نمیداره ما بریم برای خودمون خرید کنیم با هم رفتیم بیرون
پسری هم اصلا بهانه نگرفت و بعد هم باباسعید باهامون اومد و خلاصه همه کارامون انجام شدند
اینم عکسای کلاس شیرینی پزی در منزل مامان فهیمه در حال درست کردن
دونات
و
و
اینم نتیجه خوشمزه اش:
به منم حتما یاد بده ممنون میشم[ماچ]